پارسا پارسا ، تا این لحظه: 15 سال و 9 ماه و 10 روز سن داره

عشق مامان پارسا

یادداشت روز 28 دی

سلام به دوستای گلم امروز گل پسر مامان توی خونه مونده و داره حال می کنه. دیروز از اومدن عزیز پارسا نا امید شده بودم. چون نلیسا دختر دائی حامد از این ویروس جدید گرفته و تب بالایی داشت و  عزیز می گفت پریشب اصلاً نخوابیده و تب نلیسا همچنان بالاست. تا اینکه دیروز بردنش دکتر و دارو داده و گفته همش باید پاشویش کنن. طفلکی نلیسا خودش همین جوری هم جون نداره چه برسه به اینکه مریض هم بشه. امیدوارم هرچه زودتر خوب خوب خوب بشه           دیروز غروب یه دفعه دیدم زنگ خونه رو می زنن و وقتی آیفون رو برداشتم یه دنیا خوشحال شدم. چون عزیز بود! من و پارسا دیگه ...
28 دی 1390

چه بايد كرد تا كودك از غذا خوردن لذت ببرد.

چه بايد كرد تا كودك از غذا خوردن لذت ببرد؟ ساعات برنامه غذايي را خيلي عوض نكنيد. مراقب باشيد كه زمان غذا خوردن، كودك خيلي گرسنه يا خيلي خسته نباشد. سعي كنيد ميان وعده ها را 5/1 تا 2 ساعت قبل از وعده اصلي غذا بدهيد. بهتر است ميان وعده ها خيلي شيرين، حجيم يا چرب نباشند تا اشتهاي كودك براي وعده اصلي غذا، باقي بماند. براي دسر يك ماده كمي شيرين انتخاب كنيد و آن را بلافاصله بعد از غذا به او بدهيد كه جزو غذا به حساب بيايد. اگر غذاي جديدي به او مي دهيد كه از خوردنش امتناع مي كند تعجب نكنيد، آن را همراه با غذايي كه دوست دارد مثل برنج يا نان يا سيب زميني به او بدهيد. غذاهارا خيلي زود به زود و بر اساس تمايل او عوض نكنيد. ...
27 دی 1390

یادداشت روز 27 دی

       سلام به گل مامان گل پسر امروز صبح از خواب بیدار نمی شدی و مامانی اومد تا یه کمی پشتت و ماساژ بده تا راحتتر پاشی. نیم وجبی شب ساعت 10 خوابیدی و بخاطر همون صبح بیدار نمی شدی عادت کردی که هر روز یه چیزی مهد ببری و به عشق همون چیزا می ری مهد. البته خاله ها گفتند که فقط چهارشنبه ها اسباب بازی بیارین ولی کو گوش شنوا. امروز صبح هم دقیقه 90 رسیدیم سرویس و تا ما سوار شدیم راه افتاد. توی سرویس هم خواب بودی و وقتی پیاده شدیم توی بغل من بودی و نیومدی پایین. دیگه کمر مامان از دست تو داره می شکنه ولی چاره ای نیست تو هم بچه ه ای دیگه همش سه سال و نیم داری.    ...
27 دی 1390

قدر بدانیم

مادر يعني به تعداد همه روزهاي گذشته تو، صبوري!    مادر يعني به تعداد همه روزهاي آينده تو ،دلواپسي!    مادر يعني به تعداد آرامش همه خوابهاي کودکانه تو، بيداري !    مادر يعني بهانه ی بوسيدن خستگي دستهايي که عمري به پاي باليدن تو چروک شد!    مادر يعني بهانه ی در آغوش کشيدن زني که نوازشگر همه سالهاي دلتنگي تو بود! مادر يعني باز هم بهانه ی مادر گرفتن...         ادامه دارد... ♠ سرم را نه ظلم مي تواند خم کند ، نه مرگ ، نه ترس ، سرم فقط براي بوسيدن دست هاي تو خم مي شود مادرم ؛     ...
26 دی 1390

یادداشت روز 26 دی

  دیروز که رفتیم خونه پارسا تا نرسیده دوباره گفت حالا چی کار کنیم، من نمی دونم این بچه ها کی خسته می شن؟ هیچ وقت مثل اون وقتای خودمون که اصلاً نمی دونستیم خستگی چیه.   بع از چند ساعت بازی درست و حسابی و چند بار قهر کردن که آقا می فرمودند خیلی بی ادبی که بعدش هم می اومد و خودش لوس می کرد و می گفت ببکشید(ببخشید) بالاخره بابایی ساعت 8 اومد خونه و شام خوردیم و تا ساعت 9 هم که با خمیرهای آقا 2 تا هواپیمای بمب افکن درست کردیم و با گریه خوابیدیم.   صبح که بیدار شدیم یکی از هواپیماها تبدیل به توپ شده بود. نگو نیم وجبی توی خواب یکی از هواپیماها رو تبدیل به توپ کرده بود. صبح که ب...
26 دی 1390

یادداشت روز 25 دی

سلام به همه  معمولاً مامانی خاطرات روز پنجشنبه و جمعه رو روز شنبه می نویسه. چون توی خونه هم وقتش نداره هم اینکه شازده پسر تا لب تاب می بینه چشاش چهار تا می شه و کل سیستم باباش (توی لب تاب) بهم می ریزه.بچم مهندس کامپیوتره دیگه. از چهارشنبه شازده کوچولوی ما پیش عزیز بود و حسابی خوش گذروند. پنجشنبه هم که مامانی خونه بود و تصمیم گرفتیم بریم یه دوری بیرون بزنیم. ولی نیم وجبی کلافم کرد از بس که جلوی مغازه اسباب بازی فورشی هی گریه می کرد مامانو کفری می کرد. البته تقصیر بابات که همش برات اسباب بازی می خره. من هی می گم نخر اما کو گوش شنوا. بالاخره کار خودت کردی، البته مامان هم زرنگی کرد و برات خمیر بازی خرید و دیگه ماش...
26 دی 1390

یادداشت روز 21 دی

سلام به دوستای گلم امروز دوباره پارسا به لطف عزیزش خونه مونده و مهد نیومده. دست عزیزش درد نکنه که هر هفته چهارشنبه ها پارسا رو توی خونه نگه می داره تا پارسا استراحت کنه.الهی خدا سایش و از سر ما کم نکنه. (خیلی دوست داریم) امروز توی مهد پارسا جلسه اولیاء گذاشتند. آدم یاد مدرسه رفتن خودش می افته، یادش بخیر که بهمون می گفتند مامان باباهاتون برای جلسه اولیاء بیان مدرسه. امروز هم که پارسا نیست و من هم تنبلی می کنم که برم مهد یانه. حالا ببینیم چی می شه. روز خوبی داشته باشی مامانی تا می تونی خونه رو زیر و رو کن ...
21 دی 1390

لذت آب بازی

بازی با آب یکی از بهترین، اساسی ترین و لذت بخش ترین کارهایی است که کودکان انجام می دهند. آب جذبه ای سحرآمیز برای آنها دارد. کودکی که با آب بازی می کند، در حال یادگیری علت و معلول گرما و سرما، جاری شدن و فرو رفتن در زمین است. این کودک پس از آنکه به عنوان موجودی کوچک در دنیایی بزرگ، یک روز سخت را پشت سر گذاشت، با آب بازی آرامش می یابد. ادامه ادامه ادامه............ این عکس هم میذارم مامان بردیا حال کنه   آب بازی باعث تسکین عصبانیت های کودک شده و کودک از طریق آن از ناراحتی ها، فشارها و تنش ها رهایی یافته و احساس آرامش می کند. چون کودکان آب بازی را بسیار دوست دارند از این طریق می توان مفاهیم و مطالب بسیاری را به آنها آ...
20 دی 1390

یادداشت روز 20دی

سلام به همه دیروز که از سرکار رفتیم خونه نشسته بودیم کارتون نگاه می کردیم و بازی که ساعت 5 یهویی بابا حمید در و باز کرد و اومد خونه. پارسا چشاش چهار تا شده بود  چون توی خونه ما همچین اتفاقی غیر ممکنه بابایی زودتر از 7 تا حالا خونه نیومده. بالاخره نیم وجبی ما خیلی خوشحال شد و دیروز حسابی با باباش شیطونی کرد و انواع اقسام بازیها رو کرد( اژدها بازی -دارت بازی -ماشین بازی - توپ بازی -کشتی گرفتن و....) تا اینکه بعد از خوردن شام که غذای دلخواه پارسا بود(ماکارونی) آماده شدیم که بخوابیم ولییییییی دوباره شروع کرد که نخوابیم زوده، نیم وجبی با اینکه خواب از چشاش می ریخت و خیلی هم خسته شده بود ولی از رو نمی رفت. طبق معمول همیشه هم ب...
20 دی 1390